ارباب و برده part ¹²

#فیک_ارباب_و_برده


فلش بک به آوردن خوراکی ها

خوراکی هارو آوردن ات خیلی خوشحال بود کوک خیلی گفته بود بگیرن برای چند روز بمونه اما ات کلش رو یهو خورد


کوک چطوری کلش رو خوردی
ات میخای دیگه نخورم
کوک نه اما شک بهت کردما یه دختر کوچولو کیوت می‌تونه آنقدر گشنهه باشه
ات حالا دیدی میگم با من در نیوف


فلش بک به 2 هفته بعد

ات همهش بالا می آورد حالش خوب نبود کوک خیلی بهش شک کرد

کوک ات به نظرت این حالت تهوع عادیه
ات نمی‌دونم اما حالم خیلی بده
کوک بیا بریم بیمارستان
ات باشه

فلش بک به بیمارستان


پ.ر شما کیه مریض میشید
کوک من شوهرشم
پ‌.ر تبریک میگم خانمتون بارداره
کوک واقعا مرسی میتونم ببینمش
پ.ر بله

کوک داشت بال در می آورد اما میترسید که ات قبول نکنه اما براش مهم نبود میتونست راضیش کنه

کوک خوبی
ات ارع
کوک بلاخره دارم بابا میشم
ات چی (بغض)
کوک خوشحال نشدی
ات چرا اما خیلی زوده برای بچه داشتن
کوک اره اما حالا بریم خونه فکرامون رو میکنیم

کوک ترخیص رو انجام داد و.......







شرط 15 کامنت
دیدگاه ها (۱۹)

ارباب و برده part ¹⁴

سناریوbts

ارباب و برده part ¹¹

ارباب و بردهpart ¹⁰

کاش براتون مهم بودم

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۳۰

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۲۱

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط